سالگرد ازدواج
سلام عزیزم خوبی فدات شم دلم برات یه عالمه تنگ شدهههههههههههه جیگر مامان
امروز سومین سالگرد ازدواج من و بابا جونتتتتتتتتتتتتتتتتته سه سال پیش ٣/٧/٨٨ رفتیم زیر یک سقف روزهای خوب و بد زیادی داشتیم و در آخر هم حاصل این سه سال شد اومدن تو عزیز دل که امیدوارم صحیح و سالم بیای تو بغلم عزیزممممممممممممممممممممممممممممممممم
امروز نمیدونم برنامه ای داشته باشم برای بابا یا نه اصلا حوصله ندارمممممممممممممممممم
عمه جونتونم اس ام اس زدند و سالگرد ازدواج و برای اولین بار تبریک گفتند و فرمودند که به بابا جونتون چیزی نگفتند آخه فکر کردند برنامه دارم براش و نمی خواسته خرابش کنه خیلی پر رو تشریف دارند چون به جای اینکه به داداشش یاداوری کنه که چیزی برای من بخره به من یاداوری کردنددددددددددددددددددددددد
منم بهش گفتم که آره برنامه دارم میخوام ببرمش بیرون برام لباس بخرههههههههههههههه هههههههه
عزیزم روز دختر کهنشد برم برات خرید کنم آحخه دلم خیلی درد میکرد دیگه ترسیدم برم بیرون ولی امروز به جاشششششششششش برات میرم میخرمممممممم البته اگه تا اون موقع بابات تصمیمش عوض نشه
خیلی دوست دارم بوس بوسسسسسسسسسسسس