هفته 25
سلام عزیز دل مامان خوبی فدات شم ؟
امروز به عبارتی هفته ٢٥ و ٥ روز هستی و به عبارت دیگر وارد هفته ٢٥ شدی نمیدونم کدوم دقیقتره آخه سونو یه چیزی میگه و تاریخ پری یه چیز دیگه خداروشکر که همه چیزت خوبه عزیزم
امروز من و بابایی ساعت ٧ از خواب بیدار شدیم و با هم رفتیم پیش دکتر معینی با کلی سوال و منتظر دیدن تو بودم عزیم جدیدا خیلی زود دلم برات تنگ میشه فدات شم خلاصه رسیدیم اونجا و بعد از دونفر نوبتمون شد و رفتم داخل و دکتر آزمایشمو دید گفت که باید قرص اهن هم بخورم و اینکه دوباره باید برم پیش متخصص غدد نگران نشیااااااااااااااااااااااا چیزی نیست فدات شم باید قرصمو بیشتر کنم و خوب میشم زودی
خاصه دکی برام قرص نوشت بعد وزنم کرد که ٥٦ کیلو شده بودم ٢ کیلو اضافه شده بودم و فشارم هم ١٠ روی ٦ بود مثل همیشهههههههههههههههههههه خداروشکر که فشارم بالا نرفته بود واینکه دیابت هم نداشتم
خلاصه خانم بهبهانی گفت برم رو تخت دراز بکشم تا آقای دکتر سونو کنه بعدش به بابایی گفت بیاد تو تا ببینتت عزیزم بعد آقای دکتر اومد و چشمممممممممممممممممممممممم به جمالت روشن شد مثل همیشه دکتر گفت که همیه چی خوبه این سرته این بدنته اینم دستته که تو دهنتهههههههههه قربونت برممممممممممممم که خیلی شیطونی عزیزم و خیلی هم ورجه وورجه میکنی منم از آقای دکتر سوال کردم ببینه بند ناف دور گردنت نپیچیده آخه خیلی حرکت میکنی اونم گفت خون رسانی خوبه و مشکلی نیست خداروشکر صدای قلبتم گذاشت برامون خداروشکرررررررررررررررررررررر میکنم که همه چی عالی بود و دکتر گفت که از این به بعد هر دو هفته باید برم اخ جون دیگهمیتونم هر ٢ هفته یکبار ببینمتتتتتتتتتتت عزیزممممممممممممممممممممممممممممم
عکسشم برات بزارم چون میخوام بفرستم برای بیمه و دیگه ندارم ازش
خیلی میخوامتتتتتتتتتتتتتتتتتت مواظب خودت باش جیگر ماماننننننننننننننننن بوس بوسسسسسسس