ملينا ملينا ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

من و نی نیییییم

مسافرت

كوچولوي ناز مامان خوبييييييييييييييييييييييييي عسيسم از دست مامان ناراحتي فدات شم ؟؟؟؟؟؟؟؟ حق داري عسيسم آخه من خيلي باهات بد حرف زدم ولي منو ببخش دست خودم نبود طاقت دوريتو ندارم عسيسم بوسسسسسسسسسسس راستي اومدم بگم كه تو كه نيومدي من مجبور شدم دروغ به آقا مديره بگم كه ني نيم سقط شده و يه هفته  از 10/10/90 تا 16/10/90 مرخصي استعلاجي گرفتم و باباتم از خواهر دوستش برام استعلاجي گرفت كه ديگه هيچكس بهمون شك نكنه و ماهم توي اين يك هفته رفتيم مسافرتتتتتتتتتتتت هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااا رفتيم -اصفهان -شهرضا -شيراز- بندرعباس- قشم وبرگشتم رفتيم كاشان-قم- جمكران جات خيلي خال يبود عسيسممم همش به يادت بودم برات لباس و پتو و هلي ك...
15 بهمن 1390

برففففففففففففففف

سلام عزيز دل مامان خوبيييييييييييييييييييي جيگرممممممممممم امروز  1/11/90 ساعت 5:15 صبح از خواب پريدم از بس كه فكر و خيال كرده بودممممممم همش به اين فكر ميكردم كه اومدي تو دلم يا نهههه با اينكه دكتر گفته بود خطرناكه اگه بچه دار شي ولي با اين حال نميتونم از خدا بخوام كه توي اين ماه نياي تو دلم آخه من عاشقتم عسيسم الان كه از پري خبري نيست دارم كلي عشق ميكنم و به خدا ميگم چي مي شه كه ني ني بياددددددددددددد و مطمئنم كه خودش حواسش بهت هست عسيسم ،خلاصه امروز صبح 2 تا چيز از خدا خواستم يكي كه تورو بهم بده دوم اينكه امروز برف بياد تا بهت نشون بدمش آخه من عاشق برفم عسيسم واييييييييييييييي نميدوني وقتي با بابا رفتيم پايين دم در درو باز كرد...
15 بهمن 1390

بي بي چك

عزيزم دلم طاقت نياورد رفتم بي بي  خريدم و گذاشتم اولش يه خط افتاد كلي ذوق كردم كه اومدييييييييي بعدشم يه خط ديگه افتاددددددددددددددددددد ديگه مطمئن شدم كه اومدي ولي تا بيارم به همكارم نشون بدمممممم پاك شددددددددددددد ههههههههههههههههه همكارم ميگه نههههههههههههه اشتباه ديديييييييييي، حالا ميخوام برم دوباره بزارم برم نماز بخونم بعد بزارممممممممممم ميام خبرشو بهت ميدمممممممم فدات شمممممممممم ولي خودمونيمااااااااااااااااااااا كلي ذوق كردمممممممممممم باورم نميشدددددددددددد دعا كن كه به حقيقت بپيوندهههههههههههههههههه و من وتو با هممممممممم حال كنيمممممممممم هوراااااااااااااااااااااااا  
15 بهمن 1390

منفييييييييييييي

عزيزم رفتم نماز خوندم اومدمممممممممم بي بي گذاشتممممممممممم مثل قبلي بود  منفي بود گفتم بهت بگم منتظر نموني عسيسممممممممممممممممم اميد به خدا حتما صلاح نبوده بياي پيشمون ولي اينو بدوووووووووووون كه ما منتظرت ميمونيمممممممممممم عسيسممممممممممممم به اميد اون روز كه تو بيايييييييييييييييييييي تو بغلممممممممممممممم بوس بوسسسسس ...
15 بهمن 1390

مهمون ناخونده

سلام ماماني خوبي عزيزممممممممممممممم؟ اومدم بهت بگم كه اين ماهم نيومدي تو دلممممممم ديشب يكشنبه 2/11/90  وقتي كه ديگه داشتم اميدوار ميشدم كه حتما اومدي تو دلمممممممممممم  ساعت 12 شب مهمون ناخونده تشريف آوردن و اعلام كردند كه دلتو زياد صابون نزن ني ني بي ني ني ولي عسيسم ناراحت نشياااااااااااااا من همچنان اميدوارم و مطمئنم كه بالاخره يه روز بغلت ميكنممممممم به اميد اون روزززززززززززززززززززززززززززززززززززز بوس بوسسسسسسسسسسسسسسسسسس
15 بهمن 1390

بدون عنوان

جواب آزمایش عزیز دل مامان دیدی منو نخواستی و نیومدی پیش مامانی     من پنج شنبه صبح با بابا رفتمممممممم آز دادم گفت ساعت ۶ آماده میشهههههههه یک درصدم احتمال نمیدادم که نباشی ولی با کمال ناباوری ساعت ۶ که بابا جوابو آورد دیدم منفیهههههههههه و این یعنی تو منو دوست نداشتی و نخواستی بیای پیشم ولی من از رو نمیرم و هم چنان به تلاشم ادامه میدم تا یه روز بغلت کنم و بوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت کنم لوست کنم عزیزم حتما حکمتی درش بوده کهههههههههههههههههههه این ماه نشده ایشاله ماه بعددددددددددددددددد تروخدا مایوسم نکننننننننننننننن + نوشته شده توسط سارا در شنبه پنجم آذر 1390 و ساعت 12:8 | نظر بدهید اح...
21 آذر 1390