بدون عنوان
سلام عزیز دل مامان خوبی عزیزم؟
قرار بود بیام برات از روزی که رفتم خونه پدر بزرگ جونت و خبر اومدنتو بهشون دادم بیام بگممممممممم
عزیزم رفتیم بهشون گفتبم که بابا بزرگ و مامان بزرگ شدند مامان بزرگ و عمه هات خوشحال شدند ولییییییییییییییییییییییییی امون از دست بابابزرگت که خیلی حسودددددددددددد و مغروره دلم نمیاد برات بنویسم چی شد عزیزم ولیییییییییییییییی دیگه نمیرم اونجاااااااااااااااااا خودتو ناراحت نکن جیگر مامان مهم اینه که من و بابایی خیلی دوست داریم عزیزمممممممممم
بوسسسسسسسسسسس بوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی