سونو گرافی
سلام جیگر طلا خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟
شنبه ٢٠/٣/٩١ به خاطر اینکه حالم بد بوددد نیومدم سرکار یه ذره بهتر شده بودم ولی بازم زیاد نمیتونستم چیزی بخورم عزیزم امیدوارم که تو با این نخوردن های من ناراحت نباشی و اونجا حسابی به خودت برسی عزیزمممممممممممممممممممممممممممممممممممم
بالاخره روزی که باید میدیدمت فرا رسید با هزاررررررررررررر امید اومدم ببینمت خانمه گفت که باید آب بخوری وای اصلا نمیتونستم بخورم میترسیدم حالم بهم بخوره ولی بالاخره بعد ار نیم ساعت وقتش شد کهبیام ببینمت به بابایی هم گفته بودم ÷شت در وایسه صداش کردم بیاد تو ببیندت ولییییییییییییییییییییییییی من خودمم موق به دیدنت نشدم فقط یه لحظه دیدمت اونم به خاطر اون آقا دکترهههههههههههههه بی شعورررررررررررررر و بداخلاق بود کهنمیشد اصلا باهاش حرف بزنی تا من خوابیدم دستگاهو زد بهم بعد گفت پاشو منم گفتم تموم شد گفت آرهههههههههههههههههههههه گریهههههههههههههه من تازه موقع بلند شدن چشمم به اون مانیتور بالای دیوار که نزدیک سقف بود خورد خیلی بد بودددددددددددددددد نتونستم ببینمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت گریههههههههههههههههههههههههههههههههههه سری بعد میرم یه جای خوب عزیزمممممممممممممم تابیشتر بتونم ببینمت باشه فدات شممممممم
بعدش رفتیم خونه مامانی و باباتم رفت دنبال کاراش بعدش ساعت ٧ رفتم دکتر که آمپولمو بزنههههههههههههههههه نمیدونی که مردممممممممممممممممممممم اون لحظه که زد خوب بود ولی بعدش مردمممممممممممممممممممممممممممممممم اونجا بود که بابات هی میگفت بکشششش حالا میگی من بد میزنممممممممممممممم خدایشم بابات بهتر زد
عزیزمممممممممممممممممم تمام این دردارو به خاطر تو تحمل میکنم به امید اینکه زودی تموم شه و بیای بغلمممممممممممممممممممممممممممممممم
بوس بوسسسسسسسسسسسسسس